دوباره مامان و آرمیتا
کلا" این پروییه تمومه , من خودم میدونم مامان کار میکنه به خاطر 3 تا بچه هاش
راستی تا یادم نرفته بگم ما یک برادر 13 ساله داریم اسمش آرین است
خب چی می گفتم ؟ آها بعد آرمیتا برمیگرده به مامان میگه : من ازت بدم
میاد ! خب این یک حرف بیخود بود که البته بعدشم که من باهاش قهر کردم .
خلاصه نمیدونم چجوری بگم بهش مامان مارو خیلی دوست داره
لطفا راهنمایی کنید !!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی